پرنده عشق لب دریا
به جوگ | پنجشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۰۲ ب.ظ
لبه دریا نشسته بودم پرنده ی عشق آمد و گفت:برای دوستت نامه بنویس،
گفتم قلم ندارم گفت از پرم بگیر، گفتم جوهر ندارم گفت از خونم بگیر،گفتم ورق ندارم.
.
.
.
گفت برو بمیر تو که هیچی نداری غلط میکنی کنار دریا میشینی
.
از پرنده عشق توقع نداشتم واقعا